پیش بینی تاب آوری مدیران بحران وزارت راه و شهرسازی بر اساس تنظیم شناختی هیجانی
پیش بینی تاب آوری مدیران بحران وزارت راه و شهرسازی بر اساس تنظیم شناختی هیجانی
مدیریت بحران و بلایا نیازمند ویژگی ها و توانایی هایی برای کنترل و اداره شرایط استرس زا و بحرانی است.
تاب آوری و مدیریت هیجان ها ازجمله توانایی هاست که می تواند برای مدیران بحران در کنترل چنین شرایطی نقش تعیین کننده داشته باشد.
این مطالعه باهدف پیش بینی تاب آوری مدیران بحران وزارت راه و شهرسازی بر اساس تنظیم شناختی هیجانی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی همبستگی است که بر روی ۱۳۶ نفر از مدیران بحران وزارت راه و شهرسازی به روش نمونه گیری در دسترس انجام شد.
به منظور رعایت ملاحظات اخلاقی، پس از اخذ رضایت کتبی از شرکت کنندگان، مقیاس سنجش تاب آوری کونور و دیویدسون و تنظیم شناختی هیجانی گارنفسکی اجرا گردید. اطلاعات توسط ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن و رگرسیون خطی چندگانه به شیوه گام به گام تحلیل گردید.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که مولفه های تنظیم شناختی هیجانی پیش بینی کننده تاب آوری در مدیران بحران بود.
مدیران بحرانی که مولفه های تنظیم شناختی هیجانی سازگار داشتند، از تاب آوری بیشتری و مدیران بحرانی که مولفه های تنظیم شناختی هیجانی ناسازگار داشتند، از تاب آوری کمتری برخوردار بودند (R2=0/342).
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه در تفهیم لزوم توانمند بودن مدیران بحران برای رویارویی با شرایط و موقعیت های غیرمترقبه و بحرانی مفید خواهد بود.
سازمان های مرتبط با مدیریت بحران در ارزیابی مدیران می توانند از این نتایج بهره بگیرند.
پیش بینی تاب آوری
مدیران بحران وزارت راه و شهرسازی بر اساس تنظیم شناختی هیجانی
تنظیم شناختی هیجانی
تنظیم شناختی هیجانی به مجموعهای از فرآیندها و استراتژیها اطلاق میشود که افراد برای مدیریت و کنترل هیجانات خود به کار میبرند. این فرآیند شامل شناسایی، ارزیابی و تغییر واکنشهای هیجانی به موقعیتهای مختلف است.
هدف اصلی تنظیم هیجانی، کاهش تنش و افزایش رفاه روانی است.
افراد معمولاً از دو نوع تنظیم شناختی استفاده میکنند: تنظیم پیشگیرانه و تنظیم واکنشی.
تنظیم پیشگیرانه شامل اقداماتی است که قبل از بروز هیجان انجام میشود، مانند تغییر نگرش نسبت به یک موقعیت یا آمادهسازی ذهنی برای مواجهه با چالشها. از سوی دیگر، تنظیم واکنشی به نحوه مدیریت هیجانات پس از بروز آنها مربوط میشود، مانند استفاده از تکنیکهای تنفس عمیق یا گفتگو با دیگران.
تحقیقات نشان میدهد که افراد با توانایی بالاتر در تنظیم هیجانی، معمولاً در مواجهه با استرس و چالشها موفقتر هستند. این مهارتها نه تنها به بهبود روابط بینفردی کمک میکند، بلکه بر سلامت روان و کیفیت زندگی نیز تأثیر مثبت دارد.