فرا هیجان و تاب آوری در زنان بارور و نا بارور
بررسی مقایسهای بهزیستی روانی، فرا هیجان و تاب آوری در زنان بارور و نا بارور
فرا هیجان و تاب آوری در زنان بارور و نا بارور
با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی ناشی از ناباروری در زنان نابارور و لزوم شناخت وضعیت روان آنها به منظور انجام مداخلاتی در جهت کمک به آنها است
روش: نوع پژوهش حاضر علی- مقایسهای است. جامعه¬ی آماری این پژوهش شامل کلیه زنان نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهرستان گناباد میباشد. نمونه¬ی این پژوهش شامل ۸۰ زن نابارور و ۸۰ زن بارور بود که به شیوه¬ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شد.
برای جمع¬آوری داده¬ها از پرسشنامههای تاب¬آوری، بهزیستی روانی و فرا هیجان استفاده شد. دادهها با به کار گیری نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که بین زنان بارور و نابارور در متغیرهای بهزیستی روانی، فرا هیجان و بهزیستی روانی تفاوت معناداری وجود دارد و در همه این متغیرها نمرات زنان نابارور کمتر از زنان بارور است.
بحث و نتیجه¬گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر که از سطوح پایینتر بهزیستی روانی، تاب آوری و فرا هیجان مثبت در زنان نابارور نسبت به زنان بارور حکایت دارد، ضرورت توجه به سلامت روان، احساسات و هیجانات زنان نابارور و انجام مداخلاتی در جهت کمک به آنها بیش از پیش نمایان میشود
بررسی مقایسهای بهزیستی روانی، فرا هیجان و تاب آوری در زنان بارور و نا بارور
فرا هیجان به معنای هیجان در مورد هیجان است و به مجموعهای از احساسات و افکار افراد درباره هیجاناتی که تجربه میکنند، اشاره دارد.
این مفهوم در روانشناسی به عنوان یک بعد مهم در درک و مدیریت هیجانات شناخته میشود و میتواند تأثیر زیادی بر رفتار و سازگاری فرد با موقعیتهای مختلف زندگی داشته باشد.
فرا هیجان شامل دو نوع اصلی است: هیجانات اولیه و هیجانات ثانویه.
هیجانات اولیه، مانند ترس و شادی، پاسخهای آنی و فطری به محرکها هستند،
در حالی که هیجانات ثانویه به ارزیابیها و تفکراتی مربوط میشوند که فرد درباره هیجانات اولیه خود دارد.
به عنوان مثال، فرد ممکن است از ترس خود احساس شرم کند یا از شادی خود نگران باشد.
درک فرا هیجانها به افراد کمک میکند تا بهتر با احساسات خود کنار بیایند و راهبردهای مؤثرتری برای مدیریت هیجاناتشان پیدا کنند.
فرا هیجانها میتوانند به عنوان یک متغیر محافظتکننده در برابر مشکلات روانشناختی عمل کنند.