اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر افزایش تاب آوری

0

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر افزایش امید به زندگی و تاب آوری مادران کودکان استثنایی

رفتاردرمانی دیالتیکی یکی از درمان‌های موج سوم در زمینه درمان اختلالات رفتاری است.

هدف این پژوهش تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری مادران دارای کودک اسنثنایی بود.

جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران مراجعه‌کننده به مرکزآموزشی کودکان استثنایی شهر سبزوار در زمستان ۱۳۹۴ بود. به‌منظور انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد.

از بین مادران دارای کودک استثنایی مراجعه‌کننده تعداد ۳۰ نفر انتخاب شد و بعد از همتاسازی، در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و کنترل (۱۵ نفر) جایگزین شدند.

جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه‌های امید به زندگی اشنایدر و پرسشنامه کونور و دیویدسون استفاده شد که پایایی این پرسشنامه‌ها با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت.

از هردو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس الگوی رفتاردرمانی دیالکتیکی در طی ۱۲ جلسه (۵/۱ ساعت) به‌صورت هفته‌ای دوبار برای گروه آزمایش اجرا شد و بعد از پایان جلسات، پس‌آزمون و پیگیری ۲ ماهه گرفته شد

برای تحلیل نتایج از تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر استفاده شد.

نتیجه نشان داد رفتاردرمانی. دیالکتیکی بر امید به زندگی و تاب آوری (p≥۰/۰۰۱) مؤثر است

این درمان توانست به‌طور معناداری باعث افزایش امید به زندگی و تاب آوری شود.

 

 

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر افزایش امید به زندگی و تاب آوری مادران کودکان استثنایی

 

 

اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر افزایش امید و تاب آوری

 

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد روان‌درمانی است که در دهه 1980 توسط دکتر مارشا لینهان برای درمان اختلال شخصیت مرزی (BPD) و مشکلات مرتبط با آن توسعه یافت. این روش به‌ویژه برای افرادی که احساسات شدید و ناپایدار دارند، طراحی شده است و بر اساس اصول رفتار درمانی شناختی (CBT) و فلسفه دیالکتیک بنا شده است.

اهداف و کاربردها
DBT به مراجعین کمک می‌کند تا مهارت‌های مدیریت هیجانات، ارتباطات مؤثر و تحمل استرس را بیاموزند. این روش به‌ویژه در درمان اختلالات روانی مانند افسردگی مزمن، اختلال دو قطبی، خودآزاری و اختلالات خوردن نیز کاربرد دارد.

هدف اصلی این درمان، ایجاد تعادل بین پذیرش و تغییر رفتار است؛ به عبارت دیگر، افراد یاد می‌گیرند که چگونه با احساسات دشوار خود کنار بیایند و در عین حال تغییرات مثبت در زندگی خود ایجاد کنند.

ساختار درمان
DBT شامل چهار عنصر اصلی است:
1.آموزش مهارت‌های اجتماعی:شامل مهارت‌های ارتباطی و حل تعارض.
2.آموزش مهارت‌های تحمل استرس:کمک به افراد برای مدیریت احساسات منفی.
3.آموزش مهارت‌های ذهن‌آگاهی:تمرکز بر لحظه حال و افزایش آگاهی از احساسات.
4.آموزش مهارت‌های تحول:تغییر رفتارهای ناسازگارانه به رفتارهای مثبت‌تر.

رفتار درمانی دیالکتیکی به عنوان یک روش جامع و چندوجهی، به افراد کمک می‌کند تا با چالش‌های روانی خود بهتر مقابله کنند و زندگی سالم‌تری داشته باشند. این رویکرد نه تنها بر تغییر رفتار تأکید دارد بلکه بر اهمیت پذیرش احساسات نیز تأکید می‌کند، که به مراجعین کمک می‌کند تا با پیچیدگی‌های عاطفی خود بهتر کنار بیایند.

 

ارسال یک پاسخ