رابطه سبک دلبستگی و نارسایی هیجانی بر تابآوری دانشجویان
رابطه سبک دلبستگی و نارسایی هیجانی بر تابآوری دانشجویان
تابآوری، نوعی ترمیم خود با پیامدهای مثبت هیجانی، عاطفی و شناختی میباشد
لذا این پژوهش با هدف تعیین رابطه سبک دلبستگی و نارسایی هیجانی بر تابآوری دانشجویان انجام شده است.
مواد و روش ها: نوع مطالعه، توصیفی و از نوع همبستگی است.
جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری در سال ۱۳۹۱-۱۳۹۲ به تعداد ۴۰۰نفر بودند.
نمونه پژوهش بااستفاده ازروش نمونه گیری تصادف ساده،انتخاب شدند که با توجه به جدول کرجسی و مورگان (۱۹۷۰) ۱۹۶ نفر تعیین شدند.
به منظور جمع آوری دادههای مورد نیاز از پرسشنامه مقیاس دلبستگی بزرگسالی، مقیاس نارسایی هیجانی تورنتو۲۰ و مقیاس تاب آوری کونرو و دیویدسون و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفههای سبک دل بستگی نظیر: دل بستگی ایمن و تابآوری )۵۹۷/۰ r=) دلبستگی ناایمن و تابآوری )۱۴۱/۰r=) دل بستگی دوسوگرا و تابآوری )۴۷۰/۰ r=) دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد و هم چنین بین مولفه های نارسایی هیجانی، نظیر: دشواری در شناسایی احساسات و تابآوری )۷۴۴/۰- r=)، دشواری در توصیف احساسات و تابآوری )۷۷۰/۰- r=) و تفکر عینی و تابآوری)۷۶۶/۰- r=) افراد رابطه معناداری وجود دارد
بحث و نتیجه گیری:
نتایج پژوهش نشان داد، که سبک دلبستگی ایمن و شناخت هیجانات با تاب آوری دانشجویان رابطه دارد؛ لذا با توجه به جایگاه ویژه دانشجویان به عنوان رکن اساسی نظام آموزشی کشور، به کارگیری روشهای نوین و کارآمد در زمینه مشاوره و خدمات روانشناسی، مثمر ثمر خواهد بود.
رابطه سبک دلبستگی و نارسایی هیجانی بر تاب آوری دانشجویان
بنا بر همین گزارش از خانه تاب آوری سبک های دلبستگی به الگوهای رفتاری و واکنش های عاطفی اشاره دارد که افراد در روابط خود به ویژه در روابط صمیمی ایجاد می کنند. این سبکها ریشه در تجربیات اولیه دوران کودکی و کیفیت دلبستگی به مراقبین اولیه دارند. بر اساس تئوری دلبستگی، چهار سبک دلبستگی اصلی وجود دارد.
سبک های دلبستگی می توانند در طول زمان، تحت تأثیر رویدادها و تجربیات مهم زندگی در طول زندگی فرد تغییر کنند. درک سبک دلبستگی می تواند به بهبود روابط و رفع مشکلات روانی و اجتماعی کمک کند.
سبک دلبستگی به الگوهای عاطفی و رفتاری اشاره دارد که افراد در روابط خود با دیگران، به ویژه در دوران کودکی و بزرگسالی، از خود نشان میدهند. این نظریه ابتدا توسط جان بولبی مطرح شد و بر اهمیت پیوندهای عاطفی بین کودک و مراقبین اولیهاش تأکید دارد. دلبستگی به عنوان یک نیاز زیستی و روانی برای بقا و امنیت فرد در نظر گرفته میشود.
انواع سبکهای دلبستگی:
1. دلبستگی ایمن:کودکانی که در این سبک بزرگ میشوند، احساس امنیت و آرامش در کنار والدین دارند و به راحتی به محیط اطراف خود کاوش میکنند.
2. دلبستگی اضطرابی:این کودکان در زمان جدایی از والدین بسیار مضطرب میشوند و رفتارهای متناقضی از خود نشان میدهند.
3. دلبستگی اجتنابی:کودکانی که در این سبک رشد میکنند، معمولاً از ابراز احساسات خودداری کرده و ممکن است به والدین بیتوجهی کنند.
4. دلبستگی سازمان نیافته: این نوع دلبستگی به رفتارهای نامنظم والدین مربوط میشود و ممکن است منجر به سردرگمی عاطفی در کودک شود.
سبک دلبستگی نه تنها بر روابط اولیه تأثیرگذار است، بلکه بر نحوه تعامل فرد با دیگران در بزرگسالی نیز تأثیر دارد و میتواند بر انتخاب شریک زندگی و کیفیت روابط عاطفی او تأثیر بگذارد.
شایان توجه اینکه نارسایی هیجانی به وضعیتی اطلاق میشود که فرد در تجربه، شناسایی یا ابراز احساسات خود با مشکل مواجه میشود. این اختلال میتواند ناشی از عوامل مختلفی باشد، از جمله آسیبهای روانی، اختلالات عاطفی یا حتی شرایط پزشکی. افراد مبتلا به نارسایی هیجانی ممکن است نتوانند احساسات خود را به درستی شناسایی کنند و در نتیجه در روابط اجتماعی و شخصی خود با چالشهایی روبرو شوند.
علائم نارسایی هیجانی
از جمله علائم این اختلال میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- دشواری در شناسایی و بیان احساسات
- احساس بیاحساسی یا عدم ارتباط با احساسات
- مشکلات در برقراری ارتباط مؤثر با دیگران
- تمایل به انزوا و دوری از تعاملات اجتماعی
تأثیرات
نارسایی هیجانی میتواند تأثیرات منفی بر کیفیت زندگی فرد داشته باشد. این وضعیت ممکن است منجر به اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس شود. درمانهای مختلفی مانند مشاوره روانشناختی و تمرینهای شناختی-رفتاری میتوانند به افراد کمک کنند تا مهارتهای هیجانی خود را تقویت کرده و روابط بهتری برقرار کنند.