کارگاه تاب آوری در مدارس
گواهی شرکت دراین کارگاه آموزشی توسط دبیرعلمی کنگره با لوگو ونشان دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی ، سازمان نظام روانشناسی جمهوری اسلامی ایران و انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان ایران صادر خواهد شد..
تعلیم و تربیت بصورت عام و مدرسه ها بصورت خاص میتوانند مهمترین مراکز آموزش و توسعه تاب آوری باشند که البته در مقابله با آسیبهای اجتماعی و توسعه مدیریت پیشگیری نیز میتوانند نقش عمدهای ایفا نمایند، مدارس موفق و مثبت در مواردی نیز میتوانند بدکارکردیهای خانوادگی را نیز جبران نمایند. از طرفی روشهای اجرایی و عملیاتی برای آموزش تاب آوری در مدارس آنچنانکه میبایست مورد توجه قرار نگرفته است. در این دوره بصورت اجمالی به اهمیت و چگونگی آموزش تاب آوری در محیطهای آموزشی پرداخته میشود
شواهد دال بر آن است که مدرسه به عنوان یک نهاد و سازمان آموزشی می تواند در ایجاد پیوندهای تاب آوری بسیار قوی عمل کند.
مدارس بعد از خانواده ها، محتمل ترین محل برای دانش آموزان هستند تا آنها شرایطی را تجربه کنند که تاب آوری در آنان تقویت شود. گرچه مدارس قدرت ایجاد تاب آوری را دارند، اما باید کارهای بیشتری انجام داد تا تضمین کرد که برای همه دانش آموزان چنین اتفاقی خواهد افتاد.
روابط و ایجاد تاب آوری
دو موضوعی که در پیشینه موثر مدارس برای ایجاد تاب آوری در دانش آموزان به کرات مورد تاکید قرار گرفته است، مراقبت و شخصی سازی هستند. مدارس با ایجاد محیطی مناسب برای خلق روابطی شخصی، تاب آوری را در دانش آموزان تقویت می کنند. این روابط با معلمان و مربیانی شروع می شود که دارای رویه ایجاد تاب آوری هستند و امید و مثبت اندیشی را منتقل می کنند. این رویه ایی است که می گوید من باور دارم تو از پس آن بر می آیی و به جای آنکه در خطر باشی، متعهد می شوی.
روابطی که تاب آوری را در مدارس ایجاد می کنند با تمرکز بر روی نقاط قوت دانش آموزان مشخص می شوند. در حقیقت، بزرگسالان لازم است با همان وسواس در دانش آموزان به دنبال نقاط قوت بگردند که به دنبال نقاط ضعف آنها هستند. البته این به معنای آن نیست که از رفتار نامناسب یا پرخطر آنها به سادگی رد شده یا آن را نادیده بگیریم. بلکه به این معناست که خیلی ساده تصویر را طوری متعادل کنیم که یک دانش آموز حداقل بازخورد را برای نقاط قوت خود بگیرد. نقاط قوت دانش آموز همان نقاط قوتی است که مانع از رفتار پرخطر وی شده و باعث تاب آوری او می شود.
آموزش تابآوری با ادغام مفاهیم از چارچوبهای نظری مختلف انجام میشود، از جمله:
– مدل ریسک و عوامل حفاظتی: این مدل بر تعادل بین عوامل ریسک و حفاظتی در زندگی دانشآموزان تأکید میکند.
مدل ریسک و عوامل حفاظتی یک چارچوب نظری است که بر تعادل بین عوامل ریسک و حفاظتی در زندگی دانشآموزان تأکید میکند. این مدل به این ایده اشاره دارد که در زندگی هر فردی، عوامل ریسک و حفاظتی وجود دارند که بر رفتار و نتایج زندگی او تأثیر میگذارند.
عوامل ریسک شامل مواردی مانند فقر، سوء استفاده، یا محیطهای نامناسب هستند که میتوانند منجر به مشکلات رفتاری یا روانی در دانشآموزان شوند. در مقابل، عوامل حفاظتی مانند حمایت خانواده، روابط مثبت با معلمان، و دسترسی به منابع آموزشی، میتوانند به عنوان یک سپر در برابر این ریسکها عمل کنند.
این مدل نشان میدهد که با تقویت عوامل حفاظتی، میتوان از بروز مشکلات ناشی از عوامل ریسک جلوگیری کرد یا آنها را کاهش داد.
مدارس و خانوادهها باید بر ایجاد محیطی حمایتی و فراهم کردن منابع لازم برای دانشآموزان تمرکز کنند تا به این ترتیب تعادل مثبت بین عوامل ریسک و حفاظتی برقرار شود. این رویکرد میتواند به بهبود عملکرد تحصیلی و بهزیستی روانی دانشآموزان کمک کند.
– نظریه سیستمهای بومشناختی: این نظریه بر اهمیت محیطهای مختلف در زندگی دانشآموزان، از جمله خانواده و مدرسه، تأکید دارد.نظریه سیستمهای بومشناختی، که توسط اوریم برونفنبرنر توسعه یافته است، بر اهمیت محیطهای مختلف در زندگی دانشآموزان تأکید میکند.
این نظریه محیطهای مختلف را به چند لایه تقسیم میکند که هر یک بر رشد و توسعه فرد تأثیر میگذارد.
این لایهها شامل:
۱. میکروسi: محیطهای مستقیم و نزدیک مانند خانواده و کلاس درس که در آن فرد به طور مستقیم تعامل دارد.
۲. میزوس: تعامل بین محیطهای مختلف مانند ارتباط بین خانه و مدرسه.
۳.اکوس: محیطهای غیرمستقیم که بر زندگی فرد تأثیر میگذارند، مانند محل کار والدین یا رسانهها.
۴.ماکروس: ساختارهای فرهنگی و اجتماعی گستردهتر که بر زندگی افراد تأثیر میگذارند.
۵.کرونوس: تغییرات زمانی و تاریخی که بر زندگی فرد تأثیر میگذارند.
این نظریه نشان میدهد که چگونه این محیطها با یکدیگر تعامل دارند و بر رشد و توسعه دانشآموزان تأثیر میگذارند.
درک این تعاملات میتواند به معلمان و والدین کمک کند تا محیطهای یادگیری و رشد بهتری را برای دانشآموزان ایجاد کنند.
– نظریه حفاظت از منابع (COR): این نظریه بر حفظ منابع روانی و اجتماعی در مواجهه با استرس و چالشها تأکید دارد.
این نظریه توسط استیفن هابفول (Stevan Hobfoll) ارائه شده است و بر این فرض استوار است که افراد به دنبال حفظ و گسترش منابع خود هستند.
منابع شامل فیزیکی، روانی، اجتماعی و مالی میشود. افراد تلاش میکنند تا منابع خود را در برابر تهدیدات محافظت کنند، زیرا از دست دادن آنها میتواند به آسیب روانی و جسمی منجر شود.
مولفههای اصلی نظریه:
– منابع: شامل منابع شخصی (سلامت روانی، مهارتهای اجتماعی)، اجتماعی (حمایتهای اجتماعی) و مالی (درآمد، شغل).
– تهدید به از دست دادن منابع: استرس زمانی ایجاد میشود که افراد با از دست دادن یا تهدید به از دست دادن منابع روبرو شوند.
– کسب منابع جدید: افراد به دنبال گسترش و تقویت منابع خود هستند.
این نظریه در درک واکنشهای افراد و سازمانها در برابر فشارهای محیطی و چالشها مفید است و میتواند به عنوان ابزار استراتژیک برای مدیریت بحرانها استفاده شود.