مدلیابی علّی تابآوری هیجانی: نقش دلبستگی به والدین و همسالان
مدلیابی علّی تابآوری هیجانی: نقش دلبستگی به والدین و همسالان، راهبردهای مقابلهای و تنظیم شناختی هیجانات
در پژوهش حاضر نقش واسطهگری تنظیم عواطف و راهبردهای مقابلهای در رابطه دلبستگی به والدین و همسالان با تابآوری هیجانی بررسی شد.
شرکتکنندگان پژوهش ۳۰۴ دانشآموز دختر(۱۷۰نفر) و پسر (۱۳۴نفر) دبیرستانهای شهر شیراز بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند.
برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش از مقیاسهای دلبستگی به والدین و همسالان آرمسدن و گرینبرگ، مقیاس راهبردهای مقابلهای سندلر و همکاران، پرسشنامه تنظیم شناختی عاطفی گارنفسکای و کراجی، مقیاس بهزیستی روانی کلی و پیترسون، مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی واتسون و همکاران، و افسردگی کودکان کواکس و بک استفاده شد.
پایایی و روایی ابزارها با استفاده از ضریب پایایی آلفای کرونباخ و تحلیل عوامل احراز شد. با استفاده از رگرسیون به شیوه متوالی همزمان و با بهکارگیری مراحل پیشنهادی بارون و کنی مدل فرضی تحلیل شد.
یافتهها نشان داد که الف) دلبستگی به والدین در مقایسه با همسالان پیشبینیکننده قویتری برای تابآوری هیجانی است.
ب) دلبستگی به والدین با راهبردهای مقابلهای فعال و کنارهگیری و جستجوی حمایت اجتماعی و تنظیم شناختی مثبت رابطه مثبت و با تنظیم شناختی منفی و راهبردهای مقابلهای اجتنابی رابطه منفی دارد. دلبستگی به همسالان نیز فقط با راهبردهای مقابلهای فعال و اجتنابی رابطه مثبت داشته است.
ج) بهطور کلی راهبردهای مقابلهای و تنظیم شناختی میتوانند نقش واسطهای در رابطه انواع دلبستگی و تابآوری هیجانی داشته بهطوریکه دلبستگی به والدین و همسالان بهطور غیر مستقیم و بهواسطه راهبردهای مقابلهای فعال پیشبینی کننده مثبت تابآوری هیجانی و بواسطه راهبرد اجتنابی پیشبینی کننده منفی تابآوری هیجانی هستند.
دلبستگی به والدین همچنین بهواسطه راهبرد مقابلهای کنارهگیری تابآوری هیجانی را به شکل مثبت و بهواسطه راهبرد مقابلهای اجتنابی و تنظیم شناختی منفی تابآوری هیجانی را به شکل منفی پیشبینی میکند
بنابر همین گزارش از خانه تاب آوری دلبستگی به والدین یکی از مهمترین و بنیادیترین روابط انسانی است که در دوران کودکی شکل میگیرد و تأثیرات عمیقی بر رشد عاطفی و اجتماعی فرد دارد.
این دلبستگی به معنای ایجاد پیوند عاطفی قوی بین کودک و والدین است که به او احساس امنیت و آرامش میبخشد.
کودکان از طریق تعاملات روزمره، محبت، و توجه والدین، احساس تعلق و اعتماد به نفس پیدا میکنند. این دلبستگی نه تنها در سالهای اولیه زندگی اهمیت دارد، بلکه در تمام مراحل زندگی فرد تأثیرگذار است.
تحقیقات نشان میدهند که دلبستگی ایمن به والدین میتواند منجر به ایجاد روابط سالمتر در بزرگسالی شود و فرد را در مواجهه با چالشها و استرسها مقاومتر کند. برعکس، دلبستگی ناایمن ممکن است باعث بروز مشکلات عاطفی و اجتماعی در آینده شود.
به طور کلی، دلبستگی به والدین نه تنها پایهگذار روابط فردی است، بلکه بر سلامت روانی و کیفیت زندگی فرد نیز تأثیر مستقیم دارد. ایجاد این دلبستگی نیازمند توجه، محبت، و حمایت مستمر والدین از کودکان است.