سرمایه فکری و تاب آوری رابطه مستقیم دارند سرمایه فکری به نوعی دارایی های نامشهود اشاره دارد سرمایه فکری ارزشی غیرقابل لمس برای سازمان است. رابطه سرمایه فکری و تاب آوری اجتماعی در مطالعات مختلف گزارش شده است .
اغلب اوقات تاب آوری پذیرش یا غلبه بر مسایل و مشکلات را موجب میشود که در واقع نتیجه سرمایه فکری بشمار می آید.
سرمایه فکری شامل دانش، مهارت ها و اطلاعات تخصصی کارکنان است
.سرمایه فکری مزیت اصلی شرکت در دستیابی به اهداف مدیریت عملکرد در یک سازمان است سرمایه فکری مستقیماً با تابآوری بویژه در مقیاسهای سازمانی مرتبط است.
دارایی های فکری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی پذیرفته شده است (بولتون و همکاران، 2000; لو، 2001; کم، 2000).
سرمایه فکری حاصل جمع دانش اعضای یک سازمان است سرمایه فکری یک دارایی غیرقابل لمس برای سازمان است که شامل سرمایه انسانی، سرمایه ارتباطی و سرمایه ساختاری میشود.
این نوع سرمایه شامل دانش کارکنان، مهارتها، آموزشها و اطلاعات اختصاصی است که میتواند به ایجاد ارزش، افزایش مزیت رقابتی و موفقیت سازمان کمک کند.
محمدرضا مقدسی در ادامه این مطلب آورده است سرمایه فکری نه تنها به ارزشآفرینی و تولید داراییهای با ارزش کمک میکند، بلکه به نوآوری، توسعه و پیشرفت سازمان نیز کمک میکند. سرمایه فکری بر تابآوری سازمان در زمان بحران تأثیر معنیداری دارد.
ادبیات پژوهش رابطه مثبت بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری را اعلام کرده اند تاکید بر این رابطه میتواند چشم انداری در تاب آوری ایجادکند در رابطه بین سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی تنها ابعاد تاب آوری و خودکارآمدی به شکلی معنادار بر سرمایه اجتماعی تأثیر دارد این در حالی که امید و خوش بینی ارتباطی با هم ندارند. به نظر میرسدخودکارآمدی تنها بُعدی از سرمایه روانشناختی باشد که با سرمایه فکری رابطه ای معنا دار نشان میدهد(تامر و همکاران ، 2014)
ریشههای مفهوم سرمایه فکری بسیار عمیق هستند. در سال ۱۹۶۹، اقتصاددانی به نام جان کنت گالبریت برای نخستین بار از عبارت «سرمایه فکری» استفاده کرد. این در حالی بود که پیش از آن، پیتر دراکر مفهوم «کارگران آگاه» را مطرح کرده بود.سرمایه فکری وسیلهای برای رسیدن به هدف محسوب میگردد
سرمایه فکری متشکل از مؤلفه های انسانی، اجتماعی و سازمانی است که نقش مهمی در ایجاد تاب آوری در سازمان ها و زنجیره تأمین ایفا می کند.
هر سه جزء سرمایه فکری به عنوان ذخایر دانش در تعامل با یکدیگر و در هم افزایی با سرمایههای سازمانی و اجتماعی به عنوان مکانیسمهای مداخلهای برای استقرار و غنیسازی دانش برای پاسخ به اختلالات و تقویت تاب آوری عمل میکنند.
علاوه بر این، نوآوری و خلاقیت به عنوان یک محرک کلیدی تاب آوری سازمانی شناخته شده است، با نوآوری باز ورودی به طور قابل توجهی بر تاب آوری تأثیر می گذارد، در حالی که نوآوری باز بیرونی تأثیر مستقیم کمتری بر تاب آوری سازمان دارد.
هر شرکت که برای نوآوری تنها به منابع دانشی درون سازمانی اکتفا می کند از نوآوری بسته (Close innovation) بهره می گیرد که عموما دارای ویژگی ها و محدودیت های خود است و هر شرکتی که از منابع دانشی درونی و بیرونی (این استفاده بر می گردد به نوع مدل کسب و کار شرکت که این مبادلات خارج سازمان به داخل و بالعکس شامل چه مواردی باشد) استفاده می نماید از رویکرد نوآوری باز (Open innovation) استفاده می کند.
نوآوری باز از دو بعد تشکیل می شود:
- الف) بعد بیرون به درون: در این بعد که عمومیت دارد و بسیاری نوآوری باز را با این بعد میشناسند، شرکت ها ایده ها و فناوری های بیرونی را به درون سازمان هدایت می کنند.
- ب) بعد درون به بیرون: این بعد عمومیت کمتری دارد. در این بعد شرکت اجازه می دهد تا ایده ها و فناوری های شرکت به خارج از شرکت هدایت شود تا دیگران بتوانند از آن استفاده کنند.
علاوه بر این، سرمایه فکری رابطه بین نوآوری باز و تابآوری سازمانی را واسطه میکند و سرمایه اجتماعی نقش واسطهای مهمی را ایفا میکند. این یافتهها بر اهمیت سرمایه فکری و نوآوری باز در افزایش انعطافپذیری سازمانی و زنجیره تامین تاکید میکنند و بینشهای ارزشمندی را برای مدیرانی که در محیطهای ناپایدار و اختلالات حرکت میکنند ارائه میکند.
سرمایه فکری معمولاً به سه دسته تقسیم می شود: سرمایه انسانی، سرمایه رابطه ای و سرمایه ساختاری.
سرمایۀ انسانی: سرمایۀ انسانی شالودۀ سرمایۀ فکری را تشکیل می دهد و عنصر اصلی برای اجرای کارکردهای مربوط به سرمایۀ فکری است. این سرمایه نمایانگر یک منبع مستمر تجدید و نوآوری برای سازمان محسوب شده که توانایی درک موضوعات را داشته و قادر است از تجاربی که کسب میکند مزیت بیافرینند. سرمایه انسانی ۳ بعد دارد که شامل توانایی ، پایداری و رضایت کارکنان است.
سرمایۀ ساختاری: سرمایۀ ساختاری اشاره به ساختارها و فرایندهای موجود در درون سازمان دارد که کارکنان از آنها استفاده کرده و از این طریق دانش و مهارت هایشان را به کار می گیرند. سرمایه ساختاری از ۴ جز تشکیل شده است که عبارتند از : فرهنگ سازمانی ، فرایندهای سازمان ، مالکیت فکری و سیستم های اطلاعاتی.
سرمایۀ رابطه ای: این سرمایه جزئی اساسی از سرمایۀ فکری محسوب شده و عبارت است از ارزش نهادینه شده و موجود در کانالهای بازاریابی و ارتباطاتی که از آن طریق شرکتها کسب وکارشان را به پیش می برند. این سرمایه در مقایسه با سرمایۀ انسانی و ساختاری در تحقق ارزشهای شرکت اثری مستقیم تری داشته و عاملی بسیار حیاتی محسوب می شود. سرمایه رابطه ای دو بعد مهم دارد که عبارتد از مشتریان و جامعه.
برای افزایش سرمایه فکری در یک سازمان، میتوان اقدامات متنوعی انجام داد. این اقدامات شامل موارد زیر میشود:
- توسعه سرمایه انسانی: ارتقاء دانش و مهارتهای کارکنان از طریق آموزشهای مستمر و ارتقاء سطح دانش فنی و عملیاتی افراد
- تشویق به نوآوری و خلاقیت: ایجاد فضاهایی برای ارتقاء ایدههای نوآورانه، تشویق به ارائه پیشنهادات سازنده و ایجاد فرهنگ نوآوری در سازمان
- مدیریت دانش: ایجاد سیستمها و فرآیندهایی برای به اشتراک گذاری دانش، ذخیره سازی اطلاعات مهم و ایجاد پایگاه دانش سازمانی
- تشکیل تیمهای کاری موثر: ایجاد تیمهای هماهنگ و موثر که بتوانند بهترین نتایج را از ترکیب مهارتها و تخصصهای مختلف به دست آورند
- تشویق به همکاری و ارتباطات سازنده: ایجاد فضاهایی برای تبادل اطلاعات، تجربیات و دانش بین اعضای سازمان به منظور افزایش تعاملات مثبت و ایجاد ارتباطات سازنده
این اقدامات میتوانند بهبود سرمایه فکری سازمان را تضمین کرده و به ایجاد مزیت رقابتی و ارزش افزوده برای سازمان کمک کنند.
ادبیات پژوهش رابطه مثبت بین سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری را اعلام کرده اند. در رابطه بین سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی تنها ابعاد تاب آوری و خودکارآمدی به شکلی معنادار بر سرمایه اجتماعی تأثیر دارد این در حالی که امید و خوش بینی ارتباطی با هم ندارند. به نظر میرسدخودکارآمدی تنها بُعدی از سرمایه روانشناختی باشد که با سرمایه فکری رابطه ای معنا دار نشان میدهد(تامر و همکاران ، 2014)