دربحران و بلایای طبیعی چگونه با کودکان رفتار کنیم
در بحران و بلایای طبیعی، اغلب والدین سردرگم هستند که باید درباره آن با کودک خود صحبت کنند یا اتفاقات پیشآمده را از او پنهان کنند.
درحقیقت، کودکان بسیار بیشتر از آنچه که تصور میکنید معنای گفتوگوهای شما از حوادثی را که رخ داده است، درک و دریافت میکنند. هنگامی که بزرگسالان با یکدیگر درباره یک بحران و حوادث رخداده پس از آن صحبت میکنند، کودکان کاملا نظرات آنها را جدی میگیرند.
به همین سبب بهترین رفتار از سوی شما این است که بنشینید و درباره وقوع بحران با کودک خود صحبت کنید. اگر این کار را نکنید، کودک شما خود به تنهایی به این نتیجه میرسد که چقدر وقوع این بحران خاص یا وقوع بلایای طبیعی میتواند وحشتناک باشد و بنابراین اغلب تصویری که در ذهن او شکل میگیرد بسیار بدتر از آن چیزی است که در واقعیت رخ داده است.
کودکان برای داشتن احساس امنیت کاملا وابسته به پدر و مادر خود هستند. هنگامی که والدین ناراحت، مضطرب، آشفته و بیتوجه به آنها هستند، کودکان بخش زیادی از احساس امنیت خود را از دست میدهند. در این مطلب شما را راهنمایی میکنیم تا هنگام وقوع بحران و بلایای طبیعی یا هر بحران دیگری چگونه با کودک خود رفتار کنید.
زمانی را به صحبت با کودک خود اختصاص دهید
شما زیر بار اضطراب و تنش شدیدی هستید و ممکن است فکر کنید اختصاص زمانی برای صحبت با کودکتان، آخرین نگرانیای است که در این شرایط باید داشته باشید؛ اما فراموش نکنید که کودکتان به شما نیاز دارد. والدین معمولا منتظر میمانند تا زمان مناسبی برای صحبت با کودک فراهم شود؛ اما در حقیقت بهترین زمان برای صحبت با کودکان هنگامی است که آنها اضطراب دارند و نیازمند پاسخ شما هستند. یادتان باشد لحظهای که در کنار کودکتان مینشینید، با واژههایی اطمینانبخش با او سخن میگویید یا او را در آغوش میگیرید؛ احساس امنیت را در او ایجاد کردهاید.
احساسات آنها را بپذیرید
نگرانیها و احساسات کودک خود را بپذیرید. برای این کار معمولا لازم است که شما به خوبی به حرفهای او گوش کنید. زمانی را به مطرح کردن پرسشهایی با کودک اختصاص دهید تا کشف کنید دلیل اصلی ناامیدی و ترس او از وقوع بحران و بلایای طبیعی چیست.
هنگامی که کودکان مضطرب هستند ممکن است خواهر و برادر یا حیوان خانگی خود را بزنند یا کارهای پرخاشکرانه دیگری انجام دهند. درحالیکه شما باید این مسئله را برای او روشن کنید که در این موقعیت، این رفتارها اصلا پذیرفتنی نیست.
در عوض شما باید احساسات او را بپذیرید و به او اجازه دهید گریه کند، فریاد بزند یا ناراحتی و خشم خود را به روشهای دیگری بروز دهد. شما نمیتوانید تعیین کنید که کودک باید چه احساسی داشته باشد؛ شما فقط میتوانید با گفتن جملههایی همچون «اشکالی نداره گریه کنی» یا «من هم ناراحتم» یا «من هم عصبانی هستم، بیا بریم بیرون و انقدر بدوییم که عصبانیتمان را فراموش کنیم» به او کمک کنید تا احساساتش را با شما سهیم شود.
درباره وقوع بحران با او صادق و روراست باشید
برای اینکه به کودکان کمک کنید تا وقوع بحران را درک کنند، باید با آنها صادق باشید؛ بدون اینکه به طور غیرواقعی درباره شرایط خوشبین یا بدبین باشید. این صداقت به شما کمک میکند تا رابطهای محکم و قابل اعتماد با کودکتان برقرار کنید.
با کودکتان به سادگی صحبت کنید و به او اطلاعات کافی فقط در پاسخ به پرسشهایش بدهید. صادق بودن گاهی به معنای پذیرفتن این واقعیت است که شما پاسخ همه پرسشهای او را نمیدانید. هنگامی که به کودک خود میگویید چه چیزی را نمیدانید، همچنین به او بگویید چه چیزهایی را هم میدانید تا اینگونه به او قوت قلب بدهید.
درباره وقوع بحران با او صادق و روراست باشید
برای اینکه به کودکان کمک کنید تا وقوع بحران را درک کنند، باید با آنها صادق باشید؛ بدون اینکه به طور غیرواقعی درباره شرایط خوشبین یا بدبین باشید. این صداقت به شما کمک میکند تا رابطهای محکم و قابل اعتماد با کودکتان برقرار کنید. با کودکتان به سادگی صحبت کنید و به او اطلاعات کافی فقط در پاسخ به پرسشهایش بدهید.
صادق بودن گاهی به معنای پذیرفتن این واقعیت است که شما پاسخ همه پرسشهای او را نمیدانید. هنگامی که به کودک خود میگویید چه چیزی را نمیدانید، همچنین به او بگویید چه چیزهایی را هم میدانید تا اینگونه به او قوت قلب بدهید.
به کودکان اطمینان و قوتقلب دهید
کودکانی که وقوع بحران و بلایای طبیعی را در زندگی خود تجربه کردهاند، درباره آینده نگران هستند. آنها سردرگم هستند که آیا به اندازه کافی پول برای لباس و غذا خواهند داشت و اینکه آیا خانواده آنها مجبور به کوچ و مهاجرت خواهند شد یا خیر. هنگامی که کودک شما از آینده میپرسد، تلاش کنید که همچنان که پاسخ شما صادقانه است، احساس امنیت را نیز در او ایجاد کند.
هنگامی که کودکان مضطرب هستند، معمولا احساسات خود را با کارهایی که انجام میدهند، نشان میدهند نه با کلمات. اغلب نیز کارهای آنها پرخاشگرانه و نامناسب است. به عنوان مثال کودکان خردسال ممکن است دچار مشکل شبادراری شوند. کودکانی که به مدرسه میروند ممکن است در مدرسه یا در زمین بازی دعوا کنند و نوجوانان نیز آسیبزننده شوند که رفتارهای خطرناک از خود بروز میدهند. برخی کودکان ممکن است رفتار نامناسب خود را تنها با همسالان یا در مدرسه داشته باشند و در خانه به نظر خوب بیایند.
همه این رفتارها در پاسخ کودکان به اضطراب و تنش، طبیعی هستند. اگر کودک شما به گونهای متفاوت عمل میکند یا به روشها غیرقابل قبول رفتار میکند، تلاش کنید تا به او احساس آرامش، اطمینان و قوت قلب دهید. توجه داشته باشید که او در این زمان به توجه و محبت بیشتر از سوی شما نیاز دارد.
در اینجا به برخی از رفتارهای ناشی از تنش و اضطراب اشاره میکنیم:
رفتار ناشی از اضطراب کودکان خردسال در مواجهه با بحران
-
- شبادراری
-
- وابستگی بیش از حد و گریه کردن
-
- کابوس شبانه
-
- دلدرد
- ترس
رفتار ناشی از اضطراب کودکان بزرگتر در مواجهه با بحران
-
- دعوا کردن و کتککاری و دیگر رفتارهای خشونتآمیز
-
- دوریگزینی از گروه همسالان و خانواده
-
- دشواری در تمرکز و توجه
-
- عملکرد ضعیف در مدرسه
-
- رفتارهایی که مخالف معمول است: کودکان محافظهکار، بیپروا میشوند؛ کودکان اجتماعی، گوشهگیر میشوند و …
-
- تغییر وزن شدید
-
- اطاعت و پیروی شدید
- خستگی
مراسمها و برنامههای معمول خانوادگی، احساس ثبات را در کودکان ایجاد میکند. تا جای ممکن تلاش کنید تا برنامهها و مراسمهای خانوادگی را پس از وقوع بحران و بلایای طبیعی همچنان حفظ کنید و انجام دهید. اینها مراسمی غیرمعقول نیستند؛ اینها کارهایی هستند که به سادگی میتوانید در کنار دیگر اعضای خانواده انجام دهید.