تاب آوری و مدیریت رسانه همپوشان هستند اما ذکر این نکته این پیش گفته ضروری است که خط تولید تاب آوری مدیریت است.
تعریف رسانه به زبان ساده، رسانه به مجموعه ای از وسایل و سازمانها اطلاق میشود که اطلاعات، خبرها، تصاویر، صداها و محتوای دیگری را به جامعه منتقل میکنند.
رسانهها شامل تلویزیون، رادیو، روزنامهها، مجلات، وبسایتها، شبکه های اجتماعی و سایر وسایل ارتباط جمعی هستند.
آنها نقش مهمی در انتقال اخبار، اطلاعات، تفریح و نظرات به مردم دارند و به عنوان یک پل بین افراد و جامعه عمل میکنند
از این جهت تاب آوری رسانه اهمیت دارد که بویژه در بحران و یا وقایع طبیعی میتواند نقش آموزش و هدایت را بر عهده داشته باشند.
جهانیان رادیو را بعنوان رسانه تاب آوری و بحران میشناسند به این دلیل اینکه استفاده از آن در بحران ساده ، کم هزینه و سهل الوصول است.
مدیریت رسانه به عنوان یک رشته دانشگاهی در مدیریت کسب و کار، به مقوله مدیریت در رسانهها و مدیریت بر رسانهها میپردازد. این رشته با رشد رسانه و تخصصی شدن علم مدیریت از اوایل دههٔ نود میلادی به دانشگاههای آمریکا راه پیدا کرد.
مدیریت رسانه کانالها و مسیرهای ارتباطی هستند که از طریق آنها برای مخاطبان پیام ارسال میشود. امّا اینکه آیا این کانالها در محتوای پیام دخل و تصرف دارند یا این که فقط یک وسیله خنثی در انتقال پیام میباشد از مباحث مهم در فلسفه رسانه و بالطبع در مدیریت آن است.
مدیریت رسانه علمی میان رشته ای است مدیریت رسانه محصور و محصول چند رشته علمی است.
ارتباطات و دانش پیرامون آن اصل و اساس علمی رشته ای به نام مدیریت رسانه هستند.
علاقه بر آن علم مدیریت، سازماندهی یافتههای آن را به عهده دارد. فلسفه رسانه که نوعی فلسفه مضاف محسوب میشود استخوانبندی گرایشهای آن را میتواند شکل دهد.
انواع مالکیت و مدیریت رسانه
اصولاً نوع اداره و وضعیت حقوقی و ماهیت رسانههای رادیو تلویزیونی در جهان سه نوع است:
1. رسانههای دولتی (governmental) هستند که کل درآمد و اعتبارات آنها را دولت و حکومت پرداخت میکند و از نظر سیاست کار، خط مشی و محتوای برنامهها، وابسته به حکومت و دولت هستند، خواستهها و مقاصد آنها را تأمین میکنند و سلسله مراتب آنها را نیز حکومت مشخص میکند.
2. مدیریت رسانهای بازار محور؛ بخش خصوصی و به یک سخن صاحبان سرمایه عنان کنترل رسانه را در دست دارند. هزینههای آنها، صرفاً از محل درآمدهای اختصاصی (اشتراک کابلی و کارتی، آگهیهای بازرگانی و حمایت تجارتی و فروش محصولات) تأمین و تدارک میشود که وضعیت حقوقی آنها نیز تابع مقررات بازرگانی و قوانین تجارتی است.
3. رسانههای خصوصی یا رادیو تلویزیونی خصوصی و تجارتی هستند که ضمن تبعیت از مقررات عمومی، رأساً در برابر عملکرد خود مسئولند و هزینههای آنها، صرفاً از محل درآمدهای اختصاصی تأمین و تدارک میشود که وضعیت حقوقی آنها نیز تابع مقررات بازرگانی و قوانین تجارتی است.
دریک دسته بندی کلی مدیریت رسانه میتواند بر دونوع خدمت محور و بازار باشد.
تاب آوری و مدیریت رسانه همپوشان هستند
مدیریت رسانهای خدمت محور
در این رویکرد رسانه مسئولیتی بزرگ در قبال آحاد جامعه خصوصاً مخاطبان خود دارد. رسانه باید در صدد توانمندسازی مخاطبان از طریق تقویت ارزشهای جامعه و هنجارهای آن باشد. خانواده، دین و جامعه نقشهای کلیدی در این رویکرد دارند. در این الگو غالباً دولتها مالکیت رسانه را به عهده دارند و یا تحت نظر آن اداره میشود. در این مدل نظارت عمومی به جای سلطه حاکمان یا قدرتهای تجاری و اقتصادی افزایش مییابد و ارزشهای عمومی جامعه به جای ارزشهای بازار معیارهای اصلی تولید پیامهای رسانهای میشود.
مدیریت رسانهای بازار محور
در این رویکرد رسانهها به یک بازار تجاری تبدیل میشوند که به دنبال سود وกำافتن هستند. در این مدل، رسانهها به یک محصول تجاری تبدیل میشوند که به دنبال جذب مخاطبان و فروش محصولات و خدمات است. در این مدل، نظارت عمومی به جای سلطه حاکمان یا قدرتهای تجاری و اقتصادی افزایش مییابد و ارزشهای بازار معیارهای اصلی تولید پیامهای رسانهای میشود.
ماتریس مدیریت رسانه
تلفیق کارکردهای اصلی مدیریت و کارکردهای اصلی رسانه ماتریسی میسازد که به آن ماتریس مدیریت رسانه میگویند
هرگاه مدیری بتواند هر دو این کارکردهای را پوشش دهد آنگاه در تحقق اهداف مدیریت رسانهٔ خود موفق عمل کرده است.
مدیریت رسانه به عنوان یک رشته دانشگاهی در مدیریت کسب و کار، به مقوله مدیریت در رسانهها و مدیریت بر رسانهها میپردازد.
این رشته با رشد رسانه و تخصصی شدن علم مدیریت از اوایل دههٔ نود میلادی به دانشگاههای آمریکا راه پیدا کرد.
مدیریت رسانه در دو رویکرد خدمت محور و بازار محور وجود دارد.
در مدیریت رسانهای خدمت محور، رسانهها به یک خدمت عمومی تبدیل میشوند که به دنبال تحقق اهداف برنامهریزی شده هستند.
در مدیریت رسانهای بازار محور، رسانهها به یک محصول تجاری تبدیل میشوند که به دنبال سود هستند.
اصول و روشهای مدیریت رسانه شامل برنامهریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل، نظارت عمومی، ارزشهای عمومی و ارزشهای بازار است.
محمدرضا مقدسی مدیر و موسس خانه تاب آوری ایران در ادامه این مطلب آورده است : تاب آوری و مدیریت رسانه همپوشان هستند اما ذکر این نکته این پیش گفته ضروری است که خط تولید تاب آوری مدیریت است .
تابآوری رسانهای به توانایی رسانه در سازگاری با آشفتگیهای داخلی و خارجی، حفظ یکپارچگی، سازماندهی مجدد خود و افزایش ظرفیت آنها از طریق تبدیل چالشها به فرصتهای یادگیری و نوآوری اشاره دارد
تاب آوری رسانه بعنوان یک نهاد اجتماعی یا چیزی غیر از آن ممکن است متفاوت باشد تعیین اهداف واقع بینانه و قابل دستیابی می تواند به تاب آوری رسانه کمک کند تا روی چیزهای مهم تمرکز کند و سرگشتگی کمتری را تجربه کند.
مدیریت رسانه کارکردهای رسانه را به عنوان یک نهاد تجاری و به عنوان یک نهاد اجتماعی حفظ میکند.
تاب آوری رسانهها مفهومی حیاتی در عصر دیجیتال امروزی است، جایی که جریان مداوم اطلاعات و سهولت انتشار اطلاعات نادرست، چالشهای مهمی را برای افراد و جوامع ایجاد میکند.
سواد رسانه ای، که توانایی ارزیابی انتقادی و درک پیام های رسانه ای است، جزء کلیدی تاب آوری رسانه ای است.
این افراد را قادر می سازد تا پیچیدگی های دنیای دیجیتال را هدایت کنند، تصمیمات آگاهانه بگیرند و به طور موثر ریسک را مدیریت کنند. اهمیت انعطافپذیری رسانهها با نیاز به شهروندان برای مجهز شدن به مهارتهایی برای تشخیص واقعیت از داستان، شناسایی سوگیریها و تشخیص پتانسیل دستکاری تاکید میشود.
این امر به ویژه در مواجهه با اطلاعات نادرست و تبلیغات، که می تواند عواقب شدیدی برای افراد، جوامع و جوامع به عنوان یک کل داشته باشد، بسیار مهم است.
آموزش سواد رسانه ای ابزار قدرتمندی در تقویت تاب آوری رسانه ای است.
توسعه سواد رسانه ای یک فرآیند بلندمدت است که نیازمند رویکردی سیستمی است. بتدریج و البته با آموزشهای مستمر سواد رسانه ای به بخشی جدایی ناپذیر از جوامع دموکراتیک تبدیل می شود.