تاب آوری و انسجام فرهنگی در جامعه ناشنوایان
تاب آوری و انسجام فرهنگی در جامعه ناشنوایان
عفت حیدری مترجم کتاب های متعددی در زمینه تاب آوری در یادداشتی اختصاصی برای میگنا نوشت :ویلیامسون خاطر نشان میکند که استفاده از مدارس خاص کودکان ناشنوا نه تنها باعث میشود که روابط حمایتگر تسهیل شود، بلکه همبستگی اجتماعی را در جامعه ی افراد ناشنوا نیز تقویت می کند.
جوانان ناشنوا از طریق ارتباط قابل دستیابی، در این باره گفت و گو میکنند که ناشنوایی برای آنها به چه مفهومی است و نقاط قوت و ضعف خود را تحلیل میکنند و داستانهای افرادناشنوا و موفق را میخوانند و متعاقب آن،نقاط مشترک را درک میکنند، بر عکس، جوانان ناشنوا در مدارس عمومی و یا مدارس مخصوص ناشنوایان اغلب فاقد فرصتهایی برای حرف زدن در مورد تجربیات خود هستند.
یکی از شرکت کنندگان در مطالعه ی مور، توصیف کرد که وی چطور به تشویق یکی از بانوان سفیدپوست دانشگاه ناشنوایان گالودت به جامعه ی ناشنوایان پیوست:
او کسی بود که مرا تشویق کرد تا به دانشگاه گالودت بروم. مرا تشویق کرد که در مورد ناشنوایی ام پرس و جو کنم، برای آنکه من مثل فردی شنوا فکر و کار میکردم.من چندان اهمیتی به جامعه ی ناشنوایان نمیدادم، چرا که معدودی از افرادی که من با آنها ملاقات کرده بودم، شغل های پایینی مثل نظافت و آشپزی بر عهده داشتند.
خیلی از آنها هم نقش های مدیریتی نداشتند. دانشگاه گالودت بخش دیگری از مدیریت ناشنوایان و افتخار به آنها را به من نشان داد. در این دانشگاه بسیاری از افراد ناشنوا هستند که دست کمی از افراد شنوا ندارند. آنها از باهوش ترین افرادی هستند که من ملاقات کرده ام.این مسئله کل دیدگاه مرا نسبت به جامعه ی ناشنوایان تغییر داد.
جامعه ی ناشنوایان، همبستگی و فرهنگ خود را با گرامیداشت هفته ی آگاهی بخشی به ناشنوایان و حمایت از مراسم مدرسه ی ناشنوایان و برگزاری جشنواره هایی به افتخار موفقیتهای افراد ناشنوا حفظ میکند.بسیاری از جوانان رنگین پوست از این امتیاز برخوردار هستند که افراد متخصص ناشنوا را در اوایل زندگی خود در مدرسه یا رویدادهای فرهنگی ملاقات کنند. این امر به آنها کمک میکند تا توان خود را درک کنند و به آنچه هستند، افتخار کنند.متخصصان ناشنوا داستانهای زندگی خود و اینکه چطور بر موانع غلبه کردند و جوانان چه درسهایی از این تجربه میگیرند، را با دیگران سهیم میشوند.
هویت، فرایندی چند جانبه
هویت در جامعه ی ناشنوایان آمریکا، نظیر بسیاری از رویدادهای فرهنگی، تحت تاثیر نژاد و قومیت فرد قرار دارد.برای مثال، تاب آوری جوانان ناشنوای سیاه پوست، جوانان ناشنوای سرخپوست و جوامع ناشنوای لاتین با تاب آوری و چالشهای افراد ناشنوای قفقازی متفاوت است، برای آنکه آنها تبعیض فوق العاده ای بر اساس نژاد و قومیت تجربه میکنند.
سابقه ی آموزشی در هویت جوانان ناشنوا عامل مهمی است.برای مثال، مسائل هویتی در میان جوانانی که به مدارس عمومی می روند، با کسانی که به مدارس مخصوص ناشنوایان میروند، متفاوت است. جوانانی که به مدارس شبانه روزی ناشنوایان می روند، به فرهنگ ناشنوایان ارزش داده و روی اهمیت مدارس ناشنوایان تاکید میکنند، بنابراین مهم است که جوانان ناشنوا فرصتهایی داشته باشند تا بتوانند تجربیات خود را با بررسی فرهنگهای ناشنوا پردازش کرده و بتوانند هویتهای خود را بهتر درک کنند.
افراد ناشنوای رنگین پوست، در گزارش نحوه ی سازگاری خود با حاشیه نشینی ،نقاط قوت فرهنگی خود را نشان دادند.برای مثال، پاریس در این مورد تحقیق کرد که زنان ناشنوای سرخپوست آمریکایی چگونه با شناسایی منابع ارزشمند فرهنگی سازگار شدند.همانگونه که در گزارشهای سه زن با نامهای بولا،جولی و کورتلیا دیده شد.
بولا مفاهیمی مثل خورشید و دعا را به عنوان پایه های توانمندی و قدرتی که سرخپوستان بومی آمریکایی به آن محتاج بودند، دید. زنان سرخپوست ناشنوا هر روز صبح به قدرت و دعا نیاز داشتند. خورشید هر روزه به آنها قدرت و توان میدهد.
جولی میگوید با کمک رویابین، خوابهای خوب در نور خورشید رنگ میبازند و رویاهای خوب ماندگار میشوند.جولی مثبت اندیشی و حمایت معنوی خود را نشان داد.کورتلیا با استفاده از ارتباطاتی که با دخترش داشت، توان روحی و قدرت معنوی خود را نشان داد.او میگوید پیوند ورابطه ی ما قوی است و نشان دهنده الگویی بین همه زنان سرخپوست است.
تجانس فرهنگی، گوناگونی و تنوع و وحدت
فرهنگ ناشنوایان به جامعه ی افرا ناشنوا اشاره داشته و شامل پذیرش افراد ناشنوا و درک نیازهای افراد ناشنوا و جامعه ی آنهاست.گرچه همه افراد ناشنوا وضعیت یکسانی ندارند و یا ضرورتا ارزشهای مشابهی را با هم سهیم نیستند.همانگونه که کینگ جردن رئیس دانشگاه گالودت می گوید، فرهنگ افراد ناشنوا دارای این تنوع است:
در دنیای ناشنوایان مسیرهای بسیار زیادی وجود دارد، مسیرها، موفقیتها، شکستها و راه های متفاوتی که مردم با دستگاه های ایمپلنت کمک شنوایی کنار میآیند.ما در این دانشگاه؛ مرکز ایمپلنت کمک شنوایی برای مدرسه ی ابتدایی داریم.
دستورالعمل را در زبان اشاره در کلام شنوایی داریم.این زبان خیلی خیلی موفق بوده است. باور دارم که این الگویی است که باید در مورد کودکانی که ایمپلنت شنوایی دارند، به کار ببریم، اما دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان دانشگاهی هم داریم که همه ی آنها از ایمپلنت شنوایی استفاده میکنند. دویست سالی است که مردم در باره ی افراد ناشنوا،اطلاعات غلطی دارند. از آنجایی که اکثریت جوانان ناشنوا والدین شنوا دارند، به طور کلی انتقال فرهنگ ناشنوایان از طریق خانواده انجام نمیگیرد، اما از طریق افراد ناشنوای دیگر در جامعه انجام میشود. تاکید روی اهمیت فرصتهای سازماین برای تعامل و مشارکت فرهنگی افراد ناشنواست.
تاب آوری جوانان و فرهنگ
نوشته لیندا.سی. ترون.مایکل اونگار.
برگردان محمدرضا مقدسی.عفت حیدری.نشر شبگیر.۱۴۰۱