تاب آوری مساله بودن یا شدن است
مساله تاب آوری بودن یا شدن است
باشگاه تاب آوری
به گزارش میگنا محمدرضامقدسی در یادداشتی برای باشگاه تاب آوری نوشت : اکثر تعاریف تابآوری با عبارت «ظرفیت برای …» و «توانایی برای …» شروع میشود. برخی محققین «ظرفیت» را بهعنوان ویژگی ذاتی موجودیتهای اجتماعی در نظر میگیرند، حالآنکه عدهای ظرفیت را خصلتی پویا و ناگهانی میدانند که فقط در مواجهه با تهدید پدیدار میشود.
دراینبین شماری از پژوهشگران تابآوری را باتکیهبر دیدگاه پدیدارشناختی بهمثابه فرایندی تعریف میکنند
که میتوان ظرفیت را در قالب آن فرایند ایجاد کرد و ارتقاء داد. این مفهوم در ادبیات تابآوری در بحث مقایسۀ «بودن در مقابل شدن» بیان میشود(پلادینک، ۲۰۰۹).
پژوهشگران طرفدار مفهوم فرایندمحوری دلیل میآورند که تابآوری به طور اجتماعی تولید، ساخته و شرطیسازی میشود. همچنین پژوهشها نشان میدهد که تابآوری موجودیتهای اجتماعی درون زمینههای ساختاری- اجتماعی گستردهتر حک میشود.
شرایط اجتماعی مطلوب مانند دسترسی به شبکههای اجتماعی، منابع اقتصادی و خدمات اجتماعی و قدرت تصمیمگیری کنشهای تابآوری را بین اشخاص، خانوادهها و اجتماعات تسهیل میکند(داخدیفایرن و همکاران، ۲۰۱۶؛ مککینون و دریکسون، ۲۰۱۳؛ لوتار، ۲۰۰۶؛ ماگیس، ۲۰۱۰؛ موری نتلز و همکاران، ۲۰۰۰؛ پلادینک و همکاران، ۲۰۱۴؛ شاو، ۲۰۱۲).
چند پژوهشگر مطرح میکنند که شبکههای حمایتی اجتماعی نقشهایی کلیدی را از طریق توانمندسازی برای انطباق و بهبود پس از اختلالات ایفاء میکنند؛ این پژوهشگران با تأکید بر نقش این شبکهها ظرفیتهای اجتماع را به سرمایۀ اجتماعی ارتباط میدهند(اجر، ۲۰۰۰؛ کرتنی، ۲۰۱۴). مراکز پژوهشی مانند مؤسسۀ تابآوری منطقهای و اجتماعی(CARRI) در امریکا و مرکز پژوهشهای تابآوری[۱](RRC) در کانادا مداخلههای متعددی را برای افزایش تابآوری آغاز کردهاند.
عوامل متعددی مانند دولت، نابرابریهای نهادی، روابط متقابل بین واحدهای اجتماعی، ساختارها و عاملهای اجتماعی و رویکرد مشارکتی از جمله ویژگیهای مهم و ضروری مداخلاتی است که انتظار میرود ظرفیتهای افراد، گروهها و نهادها را ارتقاء بدهد.
لیدبیتر و همکاران چهار موضوع را که بهمنظور درک بهتر تابآوری باید در پژوهشهای آتی بررسی شود، بهاجمال بیان میکنند:
«الف. ضروری است فقط به واکنشهای عمومی گروههای در معرض خطر بسنده نشود و بهجای تعمیمدادن واکنشها به تنوع واکنشهای فردی، خانوادگی و اجتماعی توجه شود؛
ب. لازم است نقاط قوت، شایستگیها و منابع موردنیاز برای درافتادن با ناملایمات موردتوجه قرار گیرد و فقط به بررسی کمبودها، آسیبشناسیها و انحرافهای
منتج از آنها اکتفا نشود؛
ج. مسیرهای بلندمدت یا خطسیرهایی که در طول عمر در واکنش به ناملایمات تغییر میکند و به گونههای متنوعی درمیآید، باید بررسی شود و صرفاً پیامدهای آنی بررسی نشود؛ و د. روابط متقابل بین سطوح توسعۀ فردی، خانوادگی و اجتماعی باید موردمطالعه قرار گیرد و فقط ویژگیهای اشخاص سازگار شده موردتوجه قرار نگیرد»(لیدبیتر و همکاران، ۲۰۰۵).
اهمیت مکان و مقیاس فضایی در فرایند تابآوری نیز در کانون تمرکز چند مطالعۀ جدید قرار دارد. پژوهشگران نشان دادهاند که ویژگیهای اجتماعی- فضایی، از قبیل زیرساخت فیزیکی، فرصتهای شغلی و خصیصههای جمعیتشناختی، اجتماعی و اقتصادی مکان- خواه این مکان محله یا شهر باشد، خواه منطقه یا کشور- تأثیر معناداری بر تابآوری میگذارد(ماگیس، ۲۰۱۰؛ مککینون و دریکسون، ۲۰۱۳). کک و ساکداپولراک اصطلاح «فراملیتی» را برای تبیین پویایی بین مقیاسهای فضایی در تحلیل تابآوری اجتماعی پیشنهاد
میدهند(کک و ساکداپولراک، ۲۰۱۳). این پژوهشگران تابآوری اجتماعی را با تأکید بر اثر جهانیسازی مستمر بر زندگی انسانها بهمثابه پیامد حکشدگی بازیگران اجتماعی در محلها و موقعیتهای گوناگون تصور میکنند. برای اثبات معناداری این دیدگاه جغرافیایی نسبت به تابآوری لازم است که پژوهشهای بیشتری در این زمینه انجام شود.