تعویق اندازی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان
هدف اصلی این پژوهش، تعیین میزان اثربخشی مداخله خوددلسوزی شناختی بر بهبود نیازهای خودتعیین گری (خودمختاری، شایستگی و ارتباط ادراک شده)، و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر مبتلا به افسردگی در یکی از شهرک های نظامی بود.
برای اجرای پژوهش از میان دانش آموزان دختر (متوسطه اول و دوم) دارای افسردگی یکی از شهرک های نظامی ۴۰ نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند.
سپس مداخله با روش آموزش خوددلسوزی شناختی به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد.
ابزار پژوهش مقیاس نیازهای خودتعیین گری سوریبو و همکاران (۲۰۰۹)، مقیاس تعویق اندازی تحصیلی (APS) کاکیسی (۲۰۰۳) و پرسشنامه تاب آوری تحصیلی ساموئل (۲۰۰۴) بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار (SPSS.۲۱) و تحلیل کواریانس استفاده شد.
اثربخشی مداخله خوددلسوزی شناختی
بر بهبود نیازهای خودتعیین گری، تعویق اندازی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دختر
بنا بر همین گزارش از خانه تاب آوری تعویق انداختن در روانشناسی پدیده پیچیده ای است که توسط عوامل مختلفی مانند مدیریت خلق و خو، پاسخ های عاطفی و شکست های خود تنظیمی هدایت می شود.
تعویق انداری فقط ثمره مدیریت ضعیف زمان یا تنبلی نیست، بلکه شامل ناتوانی در مدیریت مؤثر احساسات است.
روانشناسان بر نقش خلق و خو و عواطف در به تعویق انداختن کارها تأکید می کنند، جایی که افراد ممکن است علیرغم احساس گناه یا شرم، انجام وظایف خود را برای رهایی از استرس یا اضطراب به تأخیر بیندازند.
تعویق اندازی می تواند با مسائل مربوط به خودکنترلی، نشخوار فکری و یا اعتماد به نفس مرتبط باشد.
کمال گرایی، ترس از شکست و نگرانی در مورد قضاوت بیرونی نیز می تواند در تمایلات به تعویق انداختن نقش داشته باشد. به طور کلی، به تعویق انداختن کار یک الگوی رفتاری است که در بلندمدت مانع بهرهوری و رفاه شود.