تاب آوری بزرگسالان: دیدگاه کلی
رشد و تکامل،بلوغ و بزرگسالی در دانش آموزان به طور فزاینده ای با دنبال کردن عملکردهای مثبت آنها تشویق می شود. پر واضح است رویکردهایی که بر نقاط ضعف و نواقص افراد متمرکز هستند، از بخش اعظم پتانسیل های انسانی غفلت می ورزند. در واقع، Kelley ادعا می کند (2005) که روانشناسان به طور چشمگیری ظرفیت انسانی برای شکوفایی پس از عبور از چالش ها و سختی های زندگی را دست کم میگیرند و فراموش می کنند که همه انسان ها از یک ظرفیت طبیعی و بالقوه برای تاب آوری برخوردارند.
با توجه به پیشرفت های اخیر در علوم اعصاب، نقش عوامل بیوشیمیایی، ژنتیکی و رفتاری و اثر هم افزآیی عوامل نامبرده برای برقراری تعادل مجدد هیجانات پس از رویارویی با چالش ها به اثبات رسیده است. و بسیاری از افراد تاب آوری ذاتی حیرت انگیزی را به در مواجهه با بدترین وقایع زندگی نشان می دهند. (Bonnanno, 2009).
سپیده سلطانی پور نویسنده و مترجم خانه تاب آوری ایران در ادامه اضافه میکند که بنانو در پژوهش های خود به بررسی انواع تجارب تاب آورانه افراد پرداخته و نقش آن را در واکنش های فردی مانند مرگ یکی از عزیزان، جنگ و بیماری بررسی کرده است. بخش عمده کار او به این واقعیت اشاره دارد که اکثر افراد پس از تحمل یک دوره بحرانی، طی چند ماه به عملکرد سابق خود باز می گردند. سلیگمن و فاولر (2011) در پژوهش هایشان دریافتند که تاب آوری نمودار زنگوله ای نرمال دارد، به این معنا که در یک انتهای نمودار، افرادی قرار می گیرند که در مواجهه با چالش های زندگی دچار فروپاشی روانی و درماندگی می شوند و اتفاقا در قسمت اقلیت قرار دارند و تعدادشان کمتر است. و در میانه نمودار، اکثریت افراد قرار می گیرند که معمولا در مواجهه با چالش های زندگی به سطح بالاتری از عملکرد بهینه نسبت به گذشته دست می یابند، که به اصطلاح رشد پس از آسیب نامیده می شود.
رونسون و لپور (2006) یک فرآیند سه جانبه در تاب آوری یا پاسخ به عوامل استرس زا پیشنهاد دادند: بازیابی، مقاومت و بازسازی مجدد
لوین و همکاران (2009) بیش از چهار دهه به پژوهش در زمینه تاب آوری و رشد پس از آسیب پرداختند. یافته های آنان به طور کلی در عوامل محافظتی و ارتقا دهنده پیامدهای مثبت در جمعیت های مختلف خلاصه می شود. این عوامل عبارتند از: فرزندپروری خوب، مهارت های خود تنظیمی یا منابع اجتماعی. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تاب آوری حافظ رشد فردی در شرایط گوناگون است (Masten، Cutuli، Herbers، & Reed، 2009).
عوامل محافظتی تاب آوری مرتبط با سبک های مقابله ای همسران شامل: مهارت های ارتباطی، باور به نقش تعهد در رابطه زناشویی، مطلوبیت رابطه پیش از وقوع چالش، سلامت روان و معنویت در سطح فردی است اما فقط به این موارد محدود نمی شود.
با توجه به پژوهش های نامبرده، تصور بر این است که ازدواج به خودی خود یکی از عوامل اصلی محافظتی برای عملکرد بهینه بزرگسالان است (Kiecolt-Glaser & Newton، 2001). آنچه که مشخصا در ازدواج نقش محافظتی دارد، انگیزه ما از شروع پژوهش های موجود این کتاب را تشکیل داد (Singer & Skerrett، 2014).
دو رویکرد اصلی مورد استفاده در مطالعات تاب آوری، رویکرد متغیر محور و فرد محور است(Masten & Wright، 2012). در رویکرد متغیر محور، برای شناسایی الگوها تلاش شده است. الگوها دربرگیرنده مقیاس ویژگی های افراد، شرایط محیطی و تجربیاتی هستند که در هنگام مواجهه با چالش فرد را به سمت عبور موفقیت آمیز از چالش و دستیابی به نتایج مطلوب سوق دهند. اما رویکرد فرد محور اغلب مطالعات موردی یا آزمایشی در زیرگروه هایی از افراد با تاب آوری بالا را به منظور درک عوامل محافظتی و سرمایه های روانی آنها بررسی می کنند.
با این حال، نظریات رشدی در زمینه تاب آوری پویایی بالاتری از تحقیقات پیشین دارند و بر این فرض استوارند که عوامل گوناگونی از سیستم های چندگانه در فرآیندهای منجر به تاب آوری دخیل هستند (Cicchetti & Curtis، 2007؛ Curtis & Cicchetti، 2003؛ Masten & Obradovic، 2007).
مسیرهای زندگی فقط به نقاط قوت فردی یا روابط بستگی ندارد.موقعیت اجتماعی ، جنسیت ، نژاد و قومیت ، طبقه اجتماعی و گرایشات جنسی، همگی عوامل مهم تعیین کننده ی فرصت ها و محدودیت های زندگی هستند.
با وجودی اینکه توجه به ادبیات تاب آوری از مطالعه کودکان و نوجوانان در حال بهبودی از شرایط آسیب زا آغاز شده است، اغلب این نتایج برای عملکرد بزرگسالان اعمال می شود.
بنانو (2005) دو تفاوت اساسی میان تاب آوری در کودکان و بزرگسالان را اینگونه تعریف می کند:
نخست آنکه، اگر چه عوامل مختلفی در تاب آوری بزرگسالان دخیل هستند و مفهوم تاب آوری در بزرگسالان پیامدی منحصر به فرد و حاصل از تجربه است، اما با فرآیند بهبودی از آسیب در کودکان ارتباط دارد.
دوم، بزرگسالانی که تجارب چالش برانگیزی دارند، معمولاً در شرایط دشوار و غیرقابل انتظار عملکردی تاب آورانه دارند.
چالش های آسیب رسان در زندگی محدود به مقاطع زمانی اند و خوشبختانه اکثر آنها ماندگار نیستند.
بزرگسالان نیز به عوامل محافظتی فراوانی دسترسی دارند که تاب آوری یا resiliency فقط بخشی از آنهاست.
این مسئله بر ارتباط ویژه انعطاف پذیری رفتاری از جمله تنظیم هیجانی با تاب آوری بزرگسالان تاکید می کند.
زوجی که یکی از آنها شغلش را از دست می دهد را تصور کنید. درحالیکه اغلب افراد این شرایط را بسیار آسیب زا می دانند، این احتمال وجود دارد که این زوج سبک مقابله ای کارآمدی را به کار گیرند که پیش از این کاربرد آن را در تجربیات قبلی خود یا حتی اعضای خانواده و دوستان درک کرده اند. گاهی حتی مشاهده سبک مقابله ای دوستانی که گرفتار چالش های روزمره هستند می تواند برای فرد آموزنده باشد و از آن تجربه در به موقع و به نفع خود بهره ببرد.
برای بزرگسالان، تاب آوری ممکن است بیشتر یک مفهوم مبتنی بر ادراک و استنباطی باشد.
این کلمه معانی گوناگونی از جمله توانایی مقابله کارساز با چالش ها و برخی انتظارات رفتاری را در خود جای می دهد.تاب آوری نوعی ظرفیت تغییر و تحول است، چه بسا با افزایش سن به اوج می رسد، همچون گنجی که فرد در پیری آن را می یابد.
بنانو (2005) تاب آوری بزرگسالان را به عنوان ویژگی پایداری از عملکرد بهینه در طول زمان و همچنین ظرفیتی برای ابراز احساسات و هیجانات مثبت می داند.
ریچاردسون (2002) اظهار داشت، آنچه که می تواند برای عملکرد بهینه در دراز مدت ضروری باشد، تکرار پیامدهای تاب آوری به دفعات ناشی از مقابله با چالش ها است. در حالی که تاب آوری را می توان در بی وقفه و طی سالها پرورش داد، چرخه زندگی خانوادگی و یادگیری سبک های مقابله ای مثبت می توانند عملکرد فرد و خانواده را هنگام رویارویی با چالش های روزمره و حتی پیش بینی نشده تقویت کند (پترسون ،2002).
پژوهش های اندکی برای بررسی این فرایندها منحصراً در زمینه روابط متعهد انجام شده است.
نف و برادی (2011) معتقدند که عوامل تاب آوری به هنگام رویارویی با چالش های درون هر ازدواج باید مشخص شود. زیرا این عوامل نقش کلیدی در دوام ازدواج دارند.
آنها به دنبال رفع این خلا معنایی، تاب آوری در دو گروه از زوج ها را مورد بررسی قرار دادند.گروهی که به تازگی ازدواج کرده اند و گروهی که به تازگی صاحب فرزند شده اند.
آنها دریافتند که مکانیسمی که به طور بالقوه زمینه ساز تاب آوری همسران است، تجارب موفقیت آمیز آنان در زمینه مدیریت مشکلات زندگی مشترک است.
اگر همسران هنگام مواجهه با چالش های استرس زای روزمره به اندازه کافی تاب آورانه برخورد کنند، مواجهه با چالش های استرس زا، دیگر وحشتناک جلوه نمی کند بلکه به رشد همسران نیز می انجامد.
نتیجه نهایی پژوهش حاکی از آن بود که همسران به هر دو منبع (یعنی توانمدی اولیه مطلوب و همچنین فرصت کسب تجارب برای پرورش تاب آوری) نیاز دارند.
پست بعدی